سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس به پیشباز آرای گوناگون برود، لغزشگاهها را بشناسد . [امام علی علیه السلام]
دوستی - ..:: حاج همت ::..
دوستی
  • نویسنده : گردان وبلاگی کمیل:: 86/7/28:: 5:19 عصر
  • بنام خدا

    بچه‌های بسیجی به حاج همت علاقه داشتند و این علاقه از صحبت او نسبت به بچه‌ها ناشی می‌شد. همه از ته دل به او عشق می‌ورزیدند. هر جا او را می‌دیدند، به دورش حلقه می‌زدند و او را غرق در بوسه می‌کردند.

    یک روز حاج همت برای سرکشی به گردان ما آمد. بچه‌ها که متوجه حضور او شدند، هجوم آوردند و دورش جمع شدند. هرکسی سعی می‌کرد تا خودش را به حاج همت برساند و او را ببوسد.

    حاج همت در وسط جمعیت گیر کرده بود و کاری از دستش برنمی‌آمد. فشار جمعیت آن‌قدر زیاد بود که نمی‌توانست عبور کند. بالاخره با کمک دوستان راه را باز کردیم و او را از میان رزمندگان عبور دادیم.

    وقتی که از جمع خارج شد، دیدم که دستش را گرفته است و فشار می‌دهد. پرسیدم: «چی شده، حاجی؟»

    گفت: «خوش انصافها انگشت شستم را شکستند!»

    باور نکردم. با خودم گفتم شاید دارد شوخی می‌کند، ولی بعد که دیدم دستش را گچ گرفته، باورم شد که به راستی دستش شکسته است.

    * حسین جعفری


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 207471
    بازدید امروز : 155
    بازدید دیروز : 6
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    شهید .
    ............. بایگانی.............
    خاطرات
    دل نوشته ها
    وصیتنامه
    اشعار
    معرفی کتاب و وبلاگ

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    دوستی - ..:: حاج همت ::..
    گردان وبلاگی کمیل

    .......... لوگوی خودم ........
    دوستی - ..:: حاج همت ::.. .......لوگوی دوستان ........





    ......... لینک دوستان ...........
    بچّه شهید (به یاد شهدا)
    فدایی سید علی
    ساجد
    بهترین جمله های روز
    زندگی با شهدا
    شعله قلمکار
    قلم آزاد

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........